قرآن و نقش تربیتى مادر در خانواده - شهادت طلب

قرآن و نقش تربیتى مادر در خانواده

قرآن و نقش تربیتى مادر در خانواده

دستورات صریح قرآن در واگذارى تربیت فرزندان به مادر و ارائه الگوهاى موفق مادران مربى كه در این میسر به سه نمونه از مادران الگوى قرآنى اشاره شده است: مادر مریم، مادر عیسى(ع) و مادر موسى(ع).
در پایان پژوهش، نویسنده به اثبات این مدعا پرداخته است كه راز ستایش قرآن از مادران، نقش عمده و سرنوشت‏ساز آنان در تربیت فرزندان و نسل آینده اجتماع است.

خانواده، هسته نخستین جامعه و از عوامل اصلى انتقال فرهنگ، اندیشه، اخلاق و سنت‏ها و عواطف به نسلى پس از نسل دیگر است. در میان اعضاى خانواده بیشترین سهم تأثیرگذارى بر فرزند از آن مادران است؛ به ویژه در خانواده‏هایى كه شیوه‏اى زیست‏طبیعى، و مطابق با الگوها و سنت‏اسلامى دارند؛ كه براساس آن شیر مادر بهترین غذاى كودك و آغوش مادر بهترین جایگاه براى تربیت و پرورش كودكان شناخته مى‏شود.
بر پاى‏بست همین نگرش، بارزترین و والاترین نقشى كه در كلام وحیانى قرآن، براى زنان ترسیم و مورد ستایش قرار گرفته شده نقش مادرى و عهده‏دارى تربیت فرزندان از سوى آنان است.

نقش‏هاى طبیعى سه‏ گانه زنان

زنان به حكم طبیعت و دستگاه آفرینش در سه نقش طبیعى ابراز وجود مى‏كنند: نقش دخترى، نقش همسرى و نقش مادرى. از میان این هر سه نقش آن چه جایگاه و منزلت ویژه و شایسته تعظیم و تكریم به زن مى‏دهد، منزلت و جایگاه مادرى است.

نقش زن در جایگاه دختر خانواده

قرآن كریم از هر سه نقش پیشین سخن گفته است، اما نه به یك پیمانه و ارزش‏گذارى برابر و همسان؛ سخن قرآن از زن در نقش دختر خانواده، به سه ساحت برمى‏گردد:

یك: دفاع از منزلت انسانى دختران و زنان
قرآن كریم نسبت به جایگاه دختران و زنان توجّه داشته و همواره رفتار ظالمانه و ستمگرانه و تحقیرآمیز علیه آنان را كه در بسیارى از فرهنگ‏ها از جمله عرب‏جاهلى رایج بوده است، مورد نكوهش قرار داده است.
قرآن در آیات و شیوه‏هاى بیانى مختلف، نگاه فرودستانه به دختران و زنان را نكوهش كرده و چنان نگره‏اى را با ارزش‏هاى انسانى و باورهاى توحیدى ناسازگار دانسته است:
«و لا تقتلوا اولادكم خشیة إملاق نحن نرزقهم و ایّاكم إنّ قتلهم كان خطأً كبیراً» (اسراء / 31)
«و فرزندانتان را از ترس فقر نكشید، ما آن‏ها و شما را روزى مى‏دهیم، مسلماً كشتن آن‏ها گناه بزرگى است.»
«و اذا الموءودة سئلت بأىّ ذنبٍ قتلت» (تكویر / 8 و 9)
«و در آن هنگام كه از دختران زنده به گور شده سؤال شود: به كدامین گناه كشته شدند.»

دو: تأیید رهیافت‏هاى شخصیت ‏شناختى و روان شناسانه دختران.
قرآن كریم در یك مورد از شعور بالا، دقیق، دریافت واقع‏نگر و شخصیت‏شناسى درست دختران، سخن گفته است و آن قضاوت و شناختى است كه دختران شعیب‏علیه السلام پس از دیدار كوتاه با موسى‏علیه السلام به هنگام آب‏دادن گوسفندان بدان رسیدند و هنگامى كه به خانه برگشتند آن دریافت را به پدر ابراز داشتند :
«قالت احداهما یا ابت استأجره إنّ خیر من استأجرت القوىّ الامین» (قصص / 26)
«یكى از آن دو دختر گفت: «پدرم او را استخدام كن. زیرا بهترین كسى را كه مى‏توانى استخدام كنى آن كس است كه قوى و امین باشد. (و او همین مرد است.)»
یاد كرد این فراز حكایت موسى و دختران شعیب از سوى قرآن، نوعى تأیید ذكاوت، تیزهوشى و روانشناسى قوى براى دختران به ویژه در امر همسریابى به شمار مى‏رود.

سه: توانمندى دختران در عرصه كار اطلاعاتى
شایستگى دختران در عرصه‏هاى خبرى و اطلاعاتى – كه از عرصه‏هاى دشوار و پیچیده حیات اجتماعى انسان‏ها به ویژه در جوامع بسته و مستبد به شمار مى‏رود – در داستان حضرت موسى‏علیه السلام سراغ مى‏رود؛ چه در آن داستان خواهر موسى به عنوان گماشته مادر، در تعقیب و ردیابى برادرش موسى توانست وظیفه و مسئولیت محول شده به خود را به شایستگى انجام دهد و ضمن ورود به كاخ فرعون زمینه بازگشت موسى به آغوش مادر را سامان دهد و به فرجام دل‏خواه برساند.
«و قالت لاخته قصّیه فبصرت به عن جُنبٍ و هم لا یشعرون. و حرّمنا علیه المراضع من قبل فقالت هل أدلّكم على اهل بیت یكفلونه لكم و هم له ناصحون. فرددناه إلى امّه كى تقرّ عینها و لا تحزن…» (قصص / 13-11)
«و مادر موسى به خواهر او گفت: وضع و حال او را پیگیرى كن. او نیز از دور ماجرا را مشاهده كرد، در حالى كه آنان بى‏خبر بودند. ما همه زنان شیرده را از پیش بر او حرام كردیم تا تنها به آغوش مادر باز گردد و خواهرش (كه بى‏تابى مأموران را براى پیداكردن دایه مشاهده كرد) گفت«آیا شما را به خانواده‏اى راهنمایى كنم كه مى‏تواند این نوزاد را براى شما كفالت كنند و خیرخواه او باشند؟ ما او را به مادرش باز گردانیدیم تا چشمش روش شود و غمگین نباشد…»

نقش زن در جایگاه همسرى

زن در جایگاه همسرى از منظر قرآن، نقش‏هاى بیشتر و مهم‏ترى را در دو ساحت خانواده و جامعه عهده‏دار است :

الف – ساحت خانواده

یك: كامل‏كننده و تمامیت بخش وجود و هستى مرد
قرآن كریم در مواردى چند از زوج‏آفرینى موجودات از جمله انسان (= یعنى زن و مرد) سخن گفته است؛ این مفهوم گذشته از بار معنایى همانندى تمام جانبه زن و مرد در ابعاد اساسى و اصول انسانى همچون، ارزش‏ها، كمال‏یابى و هویت انسانى، كامل‏كنندگى هر یك براى دیگرى را نیز مى‏رساند؛ چه هر زوجى به تنهایى نمى‏تواند آثار وجودى مترتب بر خود، مانند گسترش و تكثیر نسل را بروز دهد مگر آن‏گاه كه زوج او نیز وجود و در كنار او حضور – متناسب با آن چیز – داشته باشد. كه اگر غیر این باشد، عنوان زوجیت صدق نمى‏كند و گذشته از آن وجود و دستكم اطلاق عنوان زوج‏بودن، لغو و بى‏ثمر خواهد بود:
«یا أیّهَا النّاس اتّقوا ربّكم الّذى خلقكم من نفسٍ واحدةٍ و خلق منها زوجها…» (نساء / 1)
«اى مردم از مخالفت پروردگارتان بپرهیزید، همان كس كه همه شما را از یك نفس آفرید و همسر او را نیز از همان نفس یگانه آفرید…»

دو: تداوم بخشیدن نسل آدمى
در همان آیه شریفه پیش گفته، پس از آن كه خداوند از زوج‏آفرینى انسان و یگانگى آن دو در منشأ و گوهرآفرینش یاد مى‏كند، مى‏افزاید :
«…و بثّ منهما رجالاً كثیراً و نساءً…» (نساء / 1)
«از آن دو مردان و زنان فراوانى (در روى زمین) منتشر ساخت.»
آیه شریفه نقش مشترك و همانند براى زن و مرد در تكثیر و گسترش نسل آدمیان، قائل مى‏شود. و براى زنان سهمى به اندازه مردان در این زمینه مى‏دهد. حال آن كه در زمان نزول قرآن، در عرف عرب جاهلى و بیشتر فرهنگ‏هاى جوامع آن زمان، زن، تنها ظرف (= اوعیه) نطفه مردان به حساب مى‏آمد و نه شریك نسل و داراى تأثیر در سویه‏هاى خلقى و خلقى فرزندان و یا برخوردار از حقوق مادرى.

سه : عامل آرامش همسر، برآورنده نیازهاى روحى و روانى او
«و من آیاته أن خلق لكم من انفسكم أزواجا لتسكنوا إلیها و جعل بینكم مودة و رحمة…» (روم / 21)
«و از نشانه‏هاى او اینكه از جنس خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد…»

چهار: پوشاننده عیب‏ها و برآورنده نیازها و كاستى‏هاى شوهران
در نگره قرآنى مردان و زنان كاركرد لباس و پوشش نسبت به یكدیگر را دارند :
«هنّ لباس لكم و انتم لباس لهنّ…» (بقره / 187)
«همسرانتان – زنان – لباس شما هستند و شما لباس آنها…»
تعبیر لباس از زن و مرد در نقش همسرى، مى‏رساند كه از فوائد و كاركردهاى همسرى، مصونیت بخشى، حفظ وقار و آراستگى هر یك از همسران نسبت به دیگرى است.

پنج : مشاور همسر در امور خانواده
خداوند در دو سوره از قرآن، زنان را مشاور همسرانشان معرفى كرده است:
«والوالدات یرضعن اولادهنّ حولین كاملین… فان اراد فصالاً عن تراضٍ منهما و تشاورٍ فلاجناح علیهما…» (بقره / 233)
«مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر مى‏دهند… و اگر آن دو با رضایت و مشورت یكدیگر بخواهند كودك را (زودتر) از شیر بگیرند گناهى بر آن‏ها نیست…»
«وأتمروا بینكم بمعروف…» (طلاق / 6)
«و (درباره فرزندان، كار را) با مشاوره شایسته انجام دهید…»
مجال این تأمل هست كه آیا دو مورد یاد شده داراى ویژگى بوده است یا قرآن از سه نمونه و راهنمایى و تأكید بر دو مورد انگشت نهاد و موضوع قابل تسرّى به سایر موارد مدیریت مشترك خانوادگى مى‏باشد.

شش : پاسخ‏دهى به نیازهاى طبیعى همسرى
«نساءكم حرث لكم فأتوا حرثكم أنّى شئتم…» (بقره / 223)
«زنان شما محل بذرافشانى شما هستند؛ پس هر زمان كه بخواهید، مى‏توانید با آن‏ها آمیزش كنید.»
لحن ترغیب‏گرایانه آیه شریفه بر تأمین نیاز جنسى و كامروایى – از رهگذر آمیزش با همسران – در هر لحظه و هر جاى كه احساس نیاز شود، همزمان، مطلوب بودن و نیز نقش باثباتى همسران در اشباع جنسى شوهران را مى‏رساند.

ب – ساحت جامعه
قرآن كریم از همسران نوح و لوطعلیهما السلام به عنوان نمادها و نمونه‏هاى كفر و بى‏ایمانى نام مى‏برد. چنان كه از همسر فرعون، به عنوان الگوى مثبت و سزامند اقتدا براى همه مردان و زنان یاد كرده است :
«ضرب اللّه مثلاً للّذین كفروا امرأتٍ نوحٍ و امرأت لوطٍ كانتا تحت عبدین من عبادنا فخانتاهما فلم یغنیاعنهما من اللّه شى‏ءً و قیل ادخلا النّار مع الدّاخلین. و ضرب اللّه مثلاً للّذین آمنوا إمرأت فرعون إذ قالت ربّ ابنى لى عندك بیتاً فى الجنّة و نجّنى من فرعون و عمله و نجّنى من القوم الظالمین» (تحریم / 10 و 11)
«خداوند براى كسانى كه كافر شده‏اند، به همسر نوح و همسر لوط، مثل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند ولى به آن دو خیانت كردند و ارتباط با این دو پیامبر سودى به حالشان (در رهایى از عذاب الهى) نداشت و به آن‏ها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه كسانى كه وارد مى‏شوند. و خداوند براى مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش.»

كاركردهاى زنان در نقش مادرى

الف – رشد كودك در آغوش مادر
قرآن نهاد خانواده را كانونى براى تربیت (پرورش استعدادهاى درونى)1 و رشد توانایى‏هاى بالقوه فرزندان مى‏شناسد و براى سامان‏یابى ثمربخش وظیفه كودك‏پرورى، نقش و كاركرد هر یك از پدر و مادر را تعیین مى‏كند:
«والوالدات یرضعن اولادهنّ حولین كاملین لمن اراد أن یتمّ الرضاعة و على المولود له رزقهنّ و كسوتهنّ بالمعروف… لا تضارّ والدةٌ بولدها و لا مولود له بولده…» (بقره / 233)
«مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر مى‏دهند، (این) براى كسى است كه بخواهد دوران شیرخوارگى را تكمیل كند و بر آن كس كه فرزند براى او متولد شده (= پدر) لازم است خوراك و پوشاك مادر را به طور شایسته (در مدت شیردادن بپردازد) – هیچ‏كس موظف به بیش از مقدار توانایى خود نیست – نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به كودك را دارد و نه پدر.»
برخى پنداشته‏اند كه این تقسیم وظیفه به عصر و زمانى نظر دارد كه مادران خانه‏نشین بوده‏اند. از سوى دیگر قرآن خود تصریح كرده است كه این حكم، الزامى نیست؛ بنابراین مى‏تواند مؤسسات پرورش كودك، پدر و یا هر كسى دیگرى جانشین مادر شود و تربیت كودك را بر عهده بگیرد. و براى شیر مادر نیز غذاهاى مناسب، جایگزین گردد.
در پاسخ باید گفت، كه این تقسیم وظایف بین پدر و مادر، در نگره قرآنى، نه دل‏بخواهانه و فاقد بنیان‏هاى معرفتى و انسان‏شناختى كه برآمده از متن طبیعت، آفرینش و استعدادهاى متفاوتى است كه براى هر یك از زن و مرد وجود دارد، استعدادهاى طبیعى مرد همچون توانایى جسمى، سخت‏كوشى، خشونت و… او را در جایگاه نان‏آور و پاسبان خانواده قرار داده است. مهر و عطوفت، ظرافت و لطافت طبع، صلح‏جویى، رقّت قلب، شكیبایى و… زن را وظیفه مادرى، تربیتى و پرورشى بخشیده است.
این حقیقت در دنیاى امروز كه دنیاى فاصله‏گرفتن مادران از فرزندان و پرداختن به كار بیرون از منزل است، نسبت به سایر زمان‏ها روشن‏تر شده است كه هیچ، جایگزینى براى شیر مادر نمى‏توان سراغ گرفت و هیچ پرورش‏گاهى نمى‏تواند احساس، عاطفه، گرما، آرامش، نیروبخشى و سایر كاركردهاى روانى و عاطفى آغوش مادر را جبران كند.
دكتر بنیامین اسپاك (Dr. Benyamin Spock) روان‏پزشك و متخصص كودكان، در آمریكا عصاره دریافت سال‏ها پژوهش و تحقیق كتابخانه‏اى و میدانى خود در این باره را چنین بازگو مى‏كند:
«كودكان مى‏توانند رشد و تربیت طبیعى داشته باشند. براى رسیدن به این هدف من به نتایجى رسیده‏ام كه به طور خلاصه از این قرار است: ساعتى بعد از تولد نوزاد، فرزند را در اختیار مادر قرار دهند، تا او را مدتى لمس كند، تغذیه با پستان مادر باید تشویق شود و تا حد امكان نوزاد هنگام انجام كارها، همراه مادر باشد.»2
او فوائد و آثار این سفارش‏هاى تربیتى را سالم‏سازى و انسانى‏شدن هرچه بیشتر روابط جوامع بشرى مى‏داند و تغییر شرایط زندگى را كه بر اثر آن زنان از بیم تغییرات عضلانى، از دست دادن زیبایى، گریز از كسالت و خستگى خانه‏نشینى، بى‏حوصلگى، اشتغال به كار و عوامل از این دست، نمى‏خواهند حتى بخشى از تربیت فرزندان را متحمّل شوند، دلایل قانع‏كننده براى كوتاهى در تربیت فرزندان از سوى خانواده و مادران نمى‏شناسد :
«من امیدوارم در حالى كه انتظار جامعه انسانى‏تر را داریم، مردان و زنانى باشند كه احساس كنند، مراقبت از كودكان و خانه، دستكم به اندازه هر فعالیت دیگرى، مهم و ارضاكننده است و هیچ زن و مردى تصور نكند كه براى انتخاب این راه احساس شرمندگى كند.»3

ب – مادران نمونه، چهره‏هاى الگو
1- همسر عمران مادر مریم
مریم زن نمونه و بانویى است كه در قرآن كریم ستایش افزون شده و زن برگزیده از میان عالمیان معرفى شده است :
«واذ قالت الملائكة یا مریم إن اللّه اصطفاك و طهّرك و اصطفاك على نساء العالمین» (آل عمران / 42)
«به یاد آورید هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مریم خدا تو را برگزیده و پاك ساخته و بر تمام زنان چهان برترى داده است.»
قداست و برگزیدگى مریم را – آنسان كه قرآن روایت مى‏كند – تربیت یافتن وى در دامان مادرى چون همسر عمران، شایستگى‏ها، باور، اخلاص و ایمان وى بى‏ارتباط نیست. زیرا قرآن قبل از تكریم مریم، به ارائه ویژگى‏هایى از مادر او پرداخته است :
«ربّ إنّى نذرت لك ما فى بطنى محرّراً فتقبّل منّى إنّك انت السّمیع العلیم»
(آل‏عمران / 35)
(به یاد آورید) هنگامى را كه همسر «عمران» گفت: «خدایا آن چه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه «محرّر» (و آزاد، براى خدمت خانه تو( باشد. از من بپذیر كه تو دانا و شنوا هستى.»
بى‏تردید زنى با این خداباورى و نیّت الهى و معنوى، دوره باردارى خویش را در كمال پرواپیشگى و بندگى خالصانه به سر برده و مراقب طهارت ظاهرى، باطنى و دورى از آلایش‏هاى تأثیرگذار بر كودك خویش بوده است.
رهیافت به راز و اهمیت یاد كرد قرآن از انگیزه الهى و خالصانه مادر مریم به هنگام باردارى و پیشكش كردن جنین خویش به پیشگاه پروردگار هستى، وانگهى میسر مى‏گردد كه توجه داشته باشیم كاوش‏ها و دریافت‏هایى جدید علمى، بیانگر آن است كه حوادث محیطى و پیرامونى كودك از زمان تولد و حتى پیش از آن و در دوره جنینى، از قبیل تصورات، افكار، حزن و اندوه او، رفتارها و عملكردهاى مادر و نیز تغذیه، نظافت، گرفتن از شیر و آموزش، داراى تأثیر كامل در تنظیم و شكل‏گیرى شخصیت آینده او مى‏باشد.
تمامى روایات و نصوصى كه از آداب زفاف، شرایط زمانى، مكانى و بایسته‏هاى زمان آمیزش، تأثیر آب، هوا، تغذیه و حالات روحى مادران بر فرزندان در دوره باردارى و شیردهى، سخن مى‏گویند، از همین منظر قابل دقت است.
دكتر بنیامین اسپاك، مى‏نویسد:
«انسان قبل از تولد نه تنها در رحم مادر رشد مى‏كند، تغذیه مى‏شود و محیط گرمى دارد، بلكه در همه حركت‏هاى او شریك است.»4
مادر مریم، درنخستین لحظه‏هاى تولد فرزندش در اندیشه پایبندى به عهدى است كه با خدا بسته است و زمانى كه مى‏بیند برخلاف تصور او دخترى به دنیا آورده كه نمى‏تواند بر اساس رسوم آن جامعه در شمار خدمت‏كاران خانه خدا درآید، اما این رویداد خلاف تصور، چیزى از ایمان وى، نمى‏كاهد و او همچنان ثابت قدم در عهدش باقى مى‏ماند و نوزادش را «مریم» (عبادت كننده خداوند( نام مى‏نهد و با سپردن او، و نسلش به خداوند، خواهان امداد الهى در تربیت وى مى‏گردد:
«فلمّا وضعتها قالت ربّ إنّى وضعتُها اُنثى و اللّه اعلم بما وضعت و لیس الذّكر كالأنثى و إنّى سمّیتها مریم و إنّى اُعیذها بك و ذرّیّتها من الشیطان الرجیم» (آل عمران / 36)
«ولى هنگامى كه او را به دنیا آورد، (و او را دختر یافت) گفت: «خداوندا! من او را دختر آوردم – ولى خدا از آنچه او به دنیا آورده بود، آگاه‏تر بود – و پسر همانند دختر نیست. (دختر نمى‏تواند وظیفه خدمت‏گذارى معبد را همانند پسر انجام دهد.) من او را مریم نام گذاردم؛ و او و فرزندانش را از (وسوسه‏هاى) شیطان رانده شده، در پناه تو قرار مى‏دهم.»
واژه «عوذ» به معناى پناه‏بردن، پناه دادن و تمسك به غیر است.5 عوذ مریم به خدا، یعنى به تمام و كمال سپردن او به خداوند.
مادر مریم در تربیت شایسته او از هیچ كوششى فروگذار نكرد و خداوند به دست او و در دامان او، مریم را به رشد و كمالى بس نیك و شایسته رسانید.
«و انبتها نباتا حسنا» بیانگر رشد، تربیت و پروش بایسته و مطلوب مریم است. قرآن یادآور شده است كه پاكى و پاكدامنى و صلاح پدر و مادر مریم، در میان جامعه آنان مورد تأیید و تأكید بوده و مردم انتظار داشتند كه به حكم قوانین طبیعى و اجتماعى، مریم نیز فردى شایسته باشد و قرآن این انتظار را رد نكرده و نادرست نشمرده است.
«یا اخت هارون ما كان ابوك امرأ سوءٍ و ما كانت اُمّك بغیّاً» (مریم / 28)
«اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بدكاره‏اى!»

2- مریم مادر عیسى‏ علیه السلام
مریم مادر عیسى‏علیه السلام بانو و مادر نمونه دیگرى است كه قرآن بر آن انگشت نهاده و تأكید كرده است. مادرى كه از همان روزهاى نخستین جدایى از آغوش مادر، ساكن و مقیم خانه خدا شد و به عبادت الهى پرداخت.
مقام مریم در عبودیت و بندگى خداوند به مرتبه‏اى رسید كه برگزیده خداوند شد. مائده آسمانى بر او فرود مى‏آمد ومورد غبطه پیامبر الهى (زكریا) قرار گرفت و داشتن چنان فرزندى را از خداوند درخواست كرد.
مریم از زنان مورد ستایش قرآن است از آن جهت كه پاكى و پاكدامنى خود را به شدت پاس داشته است و تا آنجا پیش رفته كه شایستگى دریافت نفخه الهى شده است.
«و مریم ابنت عمران الّتى أحصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدّقت بكلمات ربّها و كُتبه و كانت من القانتین» (تحریم / 12)
«و مریم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگاه داشت و ما از روح خود در آن دمیدیم، او كلمات پروردگار و كتاب‏هایش را تصدیق كرد و او از مطیعان فرمان خدا بود.
«و اذ قالت الملائكة یا مریم إنّ اللّه اصطفاك و طهّرك على نساءالعالمین. یا مریم اقنتى لربّك و اسجدى و اركعى مع‏الرّاكعین» (آل عمران / 42 و 43)
و (به یاد آورید) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مریم! خدا تو را برگزیده و پاك ساخته و بر تمام زنان جهان، برترى داده است. اى مریم! ( به شكرانه این نعمت) براى پروردگار خود، خضوع كن و سجده به‏جا آور و با ركوع‏كنندگان ركوع كن.»
از مجموع نام مریم به عنوان دختر عمران یا مادر عیسى و یا به صورت مستقل، بارها و بارها در قرآن یاد شده است و آیات مربوط به توصیف حالات شخصى، ویژگى‏هاى رفتارى، عبادى، خلقى، برگزیدگى و پاكدامنى مریم، سكنى گزینى او در عبادتگاه پروردگاه و بهره‏ورى از نعمت‏هاى بهشتى، چند مطلب قابل فهم و دریافت است :
یك : وارستگى، پاكدامنى، بندگى خالصانه مریم، سبب شد كه فرزند و مولود بزرگوارى چون عیسى مسیح‏علیهما السلام در دامن او زاده شود؛ چه اگر زنى بسان مریم و به پیمانه قداست، پاكى و پرواپیشگى او نمى‏بود نمى‏توانست، این شرافت را كسب كند و ظرفیت و شایستگى مادرشدن براى عیسى مسیح‏علیهما السلام را بیابد.
دو : تولد فرزندى چون عیسى از مادرى چون مریم سزا است و این به صورت آشكار نقش مادر در تربیت فرزندان در مراحل جنینى و پس از آن و نیز تأثیر حالات روحى، اخلاق و ایمان مادران بر خلق و خوى و حالات و رفتار فرزندان را مى‏رساند.
سه : گویى تمام عظمت و تقدیس مریم در نقش مادرى او به عیسى و زادن و پروردن او خلاصه مى‏شود. كثرت آیات ناظر بر مادرى مریم براى عیسى از همین منظر قابل فهم است.
چهار : مادرى مریم، براى عیسى‏علیه السلام را نمى‏توان بسان گذرگاه و ظرفى بدون نقش و تأثیر براى مظروف و شخصیت مسیح انگاشت كه اگر چنین مى‏بود، یاد كرد آن همه توصیف از پرواى اخلاقى، خداباورى مریم و جاى گرفتن وى در مقدس‏ترین مكان، پرداختن به پرستش شبانه‏روزى خداوند و تغذیه از پاك‏ترین غذاها، در دوره پیشامادرى، ضرورت و توجیه درخور فهم و عقلانى نمى‏یافت!
افزودن بر این، بشارت تولد عیسى‏علیه السلام را فرشتگان به مریم دادند و آن نوزاد را با لقب «فرزند مریم» معرفى كردند و این یعنى كه او سهمى به سزا در تحقق اراده الهى و تولد فرزندى چون عیسى از دامن او داشته است :
«اذ قالت الملائكة یا مریم إنّ اللّه یبشّرك بكلمةٍ منه اسمه المسیح عیسى ابن مریم وجیهاً فى‏الدنیا و الاخرة و من المقرّبین» (آل عمران / 45)
«(به یاد آورید) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مریم! خداوند تو را به كلمه‏اى ]= وجود با عظمتى[ از طرف خود بشارت مى‏دهد كه نامش مسیح، عیسى پسر مریم است؛ در حالى كه در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان (الهى) است.»
یكى از آیاتى كه به‏گونه صریح تأثیر نقش تربیتى، شخصیتى و صفات اخلاقى، دینى مریم در تكوین شخصیت عیسى‏علیه السلام را باز مى‏گوید، آیه هفتاد و پنجم سوره مباركه مائده است:
«ما المسیح ابن مریم إلا رسولٌ قد خلت من قبله الرّسل و امّه صدیقه كانا یأكلان الطعام» (المائده / 75)
«مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود؛ پیش از وى نیز، فرستادگان دیگرى بودند. مادرش، زن بسیار راستگویى بود؛ هر دو غذا مى‏خوردند؛ (با این حال، چگونه دعوى الوهیت مسیح و پرستش مریم را دارید؟!)
یكى از جنبه‏هاى تأكید خداوند بر «صدیقه» بودن مریم آن است كه بگوید، پاره‏اى از خصوصیات و صفات منحصر به فرد و استثنایى عیسى‏علیه السلام ره آورد صفت صدیق‏بودن مادر او، مریم است و گرنه او انسانى است بسان سایر انسان‏ها.

3- مادر موسى‏علیه السلام
موسى‏علیه السلام در روزگارى به دنیا آمد كه فرعون، فرزندان پسر بنى‏اسرائیل را سر مى‏برید تا سلطنت وى زوال نیابد.
از همان روزهاى نخست ولادت موسى‏علیه السلام، مادر وى را ، تشویق و اضطراب فراگرفت و از تدبیر و چاره‏اندیشى در حفظ جان فرزند خویش، عاجز ماند. در این هنگام بود كه مادر موسى‏علیه السلام از سوى خدا راهنمایى شد :
«و اوحینا الى امّ موسى أن أرضعیه فاذا خفت علیه فألقیه فى الیمّ و لا تخافى و لاتحزنى إنّا رادّوه الیك و جاعلوه من المرسلین. فالتقطه آل فرعون لیكون لهم عدوّاً و حزناً» (قصص / 7 و 8)
«و ما به مادر موسى الهام كردیم كه : «او را شیر ده و هنگامى كه بر او ترسیدى، وى را در دریا(ى نیل) بیفكن؛ و نترس و غمگین مباش، كه ما او را به تو بازمى‏گردانیم، و او را از رسولان قرار مى‏دهیم. (هنگامى كه مادر به فرمان خدا او را به دریا افكند) خاندان فرعون او را از آب گرفتند، تا سرانجام دشمن آنان و مایه اندهشان گردد!»
در این ماجرا چند موضوع شایان درنگ است :
یك : وحى الهى به مادر موسى‏علیه السلام چه به معناى الهام باشد و یا شنیدن صدا و یا هر مكانیسم دیگر، آن چه مهم مى‏نماید و منزلت مادر موسى‏علیه السلام را به عنوان مادر بسى والایى مى‏بخشد، این واقعیت است كه مى‏بینیم، تمامى تدبیر و راهكارهاى وحیانى خداوند به صورت ریز، دقیق، مدبرانه و با شجاعت برخاسته از ایمان از سوى مادر موسى فراگرفته و اجرا مى‏شود و خداوند از ایمان، قلب مطمئن، تعهد و اجراى دقیق دستورات خود به وسیله مادر موسى‏علیه السلام با لحن ستایش گزارش مى‏كند.
دو : راز بازگشت دوباره موسى به آغوش مادر، تسكین قلب مادر موسى، زدودن اندوه از وى و اثبات حقانیت وعده خداوند دانسته شده است :
«فرددناه إلى امّه كى تقرّ عینها و لا تحزن ولتعلم أنّ وعداللّه حق…» (قصص / 13)
«ما او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشمش روشن شود و غمگین نباشد و بداند كه وعده الهى حق است.»
اما این واقعیت كه از میان تمامى راه‏هاى ممكن خداوند راهكار امتناع او از پذیرش و مكیدن پستان زنان دیگر را عامل بازگشت موسى به مادر، تقدیر و پیش‏بینى مى‏كند، نشانگر این مطلب مى‏تواند باشد كه كار تربیت، پرورش، تغذیه و رشد موسى پیامبر باید كه به وسیله زنى چون مادر خود وى كمال و انجام پذیرد و نه هر زن شیرده دیگر، و این به معناى برجسته كردن اهمیت نقش تربیتى مادران در سمت و سویابى فرزندان و ارائه الگوى موفق از مادرى است كه باایمان اخلاص و اعتماد و اتكال به خداوند كار تربیت و پرورش فرزندى چون موسى‏علیه السلام را به شیوه احسن و بهترین وجه ممكن به فرجام رساند.

مربیگرى راز ستایش قرآن از مادران

اگر از داستان نوح‏علیه السلام بگذریم كه برخى از قرآن‏پژوهان شقاوت فرزند نوح را برآیند زاده شدن و تربیت یافتن در دامان مادر ناشایست قلمداد كرده‏اند؛ زیرا كه از خانواده نوح این هر دو مادر و فرزند بودند كه به نوح ایمان نیاوردند و با كافران غرق طوفان شدند. موردى را نمى‏توان یافت كه زن در نقش مادرى نكوهش شده باشد.
به ویژه این كه قرآن، بدفرجامى و اعراض فرزند نوح‏علیه السلام از ایمان به شریعت و آیین پدر را، حتى با اشاره و تلویح به مادر او نسبت نداده است. بدین ترتیب جایى را نمى‏شود سراغ گرفت كه قرآن كریم به صورت روشن و صریح، زنان را در جایگاه و نقش مادرى نكوهش و توبیخ كرده باشد.
آنان كه با ملاك‏هاى ارزش‏گذارى اسلام آشنایى دارند، مى‏دانند كه اسلام و فرهنگ قرآنى به تمامى كسانى را كه داراى نقش و كاركرد تربیتى هستند، ارج و منزلت بیش از سایرین بخشیده است، ربوبیت از صفات كمالیه الهى و خداوند «رب» تربیت كننده و پرورش دهنده مطلق جهانیان است: «الحمدللّه ربّ العالمین»
پیامبران الهى از جمله صفات و رسالت‏هایشان، مربیگرى و آموزگارى است: «هوالّذى بعث فى الامّیّین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب و الحكمة و إن كانوا من قبل لفى ضلالٍ مبین» (جمعه / 2)
«و كسى است كه در میان جمعیت درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگیخت كه آیاتش را بر آنها مى‏خواند و آنها را تزكیه مى‏كند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مى‏آموزد هر چند پیش از آن در گمراهى آشكارى بودند!»
از این رو مهم‏ترین مواردى كه قرآن به نقش قابل‏تحسین مادران پرداخته، مواردى است كه به جنبه مربیگرى آنان نظر داشته است. از آن جمله :
1- حق بیشتر مادران بر فرزندان. نیكى و احسان به والدین در هفت سوره قرآن، سفارش شده و همواره پس از ایمان به خدا و یكتاپرستى كه سنگ‏بناى سازواره اندیشه اسلامى را تشكیل مى‏دهد، قرار گرفته است.
در دو سوره از این سوره‏ها بر روى واژه مادر «ام» جداگانه تكیه شده و زحمت‏ها، رنج‏ها و بیدارى‏هایى كه براى پرورش، تربیت و سلامت فرزند خود در هنگام باردارى، شیردهى، متحمل گشته است، یادآور شده و بدین‏سان منزلت مادرى را ارج بیشتر از پدربودن نهاده و حقوق بیشتر او بر فرزندان را گوشزد كرده است :
«و وصّینا الانسان بوالدیه حملته اُمّه وهناً على و هنٍ وفصاله فى عامین أن اشكرلى ولوالدیك» (لقمان / 15)
«و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كردیم. مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (به هنگام باردارى هر روز رنج تازه‏اى را متحمل مى‏شد) و دوران شیرخوارگى او دو سال پایان مى‏یابد (آرى به او توصیه كردم) كه براى من و براى پدر و مادرت شكر به جا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است.»
«و وصّینا الانسان بوالدیه إحساناً حملته اُمه كرهاً و وضعته كُرهاً و حمله و فصاله ثلاثون شهراً…» (احقاف / 15)
«ما به انسان توصیه كردیم كه به پدر و مادر نیكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى‏كند و با ناراحتى بر زمین مى‏گذارد و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سى‏ماه است»
2- قرآن در سوره اسراء احسان و نیكى به والدین را در شمار قضاء و احكامى كه الزامى و بایدى است قرار مى‏دهد و نمونه‏هاى از رفتار و برخورد محسنانه و نیكو را نیز یادآور مى‏شود و در آخر مى‏افزاید كه فرزندان باید، در خلوتگه راز و نیایش با خداوند، از نقش تربیتى والدین یاد كند:
«… و قل ربّ ارحمهما كما ربّیانى صغیراً» (اسراء/ 24)
«و بگو؛ پروردگارا همان‏گونه كه آنان مرا در كوچكى تربیت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده.»
انتخاب عنوان «تربیت» (گذشته از این كه مى‏تواند به دلیل شمول و پوشش‏دهى آن بر همه فعالیت‏هاى كودك‏پرورى پدر و مادر باشد( بیانگر آن است كه از یك‏سو، تمامى اعمال و رفتارهاى پدر و مادر جنبه تربیتى دارند و از سوى دیگر تربیت ستوده و بایسته همان پدر و مادر بوده كه چنین فرزند خداجو و نیایش‏گر پرورده شده است.

پی نوشت‌:
1- مطهرى، مرتضى، تعلیم و تربیت، چاپ هشتم، تهران، انتشارات الزهرا، 49 1365؛ سادات، محمد على، اخلاق اسلامى، چاپ سوم، تهران، شركت چاپ و نشر ایران، 7/ 1373.
2- بنیامین اسپاك، تغذیه، تربیت و نگهدارى كودك، ترجمه احمد میرعابدینى، چاپ اول، تهران، نشر چكامه، 544/ 1362.
3- همان، / 549.
4- همان، 543/1.
5- رشید رضا، محمد، تفسیر القرآن الحكیم (تفسیرالمنار)، چاپ دوم، بیروت، دارالمعرفة،

admin چهارشنبه بهم ۱۷, ۱۳۹۷ نظرات
درج ديدگاه
شهادت طلب

سخن مدیر

بسم

با نام و یاد خداوند متعال و با سلام و درود و صلوات به روح پاک شهدا و امام شهدا و با اذن از صاحب الأمر و مولایمان

و با پیروی از خط ولایت ولی امر مسلمین جهان

و به نیت جهاد (مجازی) فی سبیل الله…

را بنا نهاده و با توسل به

از خداوند متعال مسئلت دارم که گام هایم را در این راه استوار نماید.

موضوعات

نوشته‌های تازه

کلام امام امت

امام خمینی
امام خامنه ای

مطالب تصادفی

جنگ نرم

دانلود مداحی

حمایت از ما

https://shahadat-talab.ir

https://shahadat-talab.ir

تبلیغات رپورتاژ

لوگو اسپانسر

پیوندها

امام خامنه ای

عفاف و حجاب