هر چه از رحمت و کرم خدا بگوییم کم گفته ایم، اگر بگوییم می بخشد، بخشش واژه ای است که یارای ادای تمام مطلب را ندارد! اگر بگوییم از مادر مهربان تر است، مهر خدا کجا و مهر مادری کجا؟ آفریدگاری است که از سر مهر و عطوفت و بخشش، بندگانش را آفریده تا آنان را کامل کند، نقصی در او راه ندارد تا بخواهد از کسی کینه به دل بگیرد!یک کلام مخلص کلام، خودش در آیه ای از قرآن شریف می فرماید: إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاء؛ خداوند (هرگز) شرک را نمی بخشد! و پایین تر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) می بخشد.(۱) مشرک آن کسی است که دل را به غیر او امیدوار می کند، ما که امیدی جز او نداریم، قطعاً این آیه شریفه شامل حالمان می شود. قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ//زمر ۵۳.بگو ای بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید از رحمت خدا نومید مشوید در حقیقت خدا همه گناهان را می آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است .

چرا این همه مشکل

اما مسائل و مشکلاتی را که در زندگی هر کسی پیش می آید، نباید تماماً به حساب گناهانی گذاشت که از آن توبه کرده ایم؛ چراکه خودش می فرماید: وَ هُوَ الَّذی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُون؛ او کسی است که توبه را از بندگانش می پذیرد و بدی ها را می بخشد و آنچه را انجام می دهید می داند.(۲) خدایی که از تمام جزئیات اعمال بندگانش مطلع است، وقتی بنده ای با خلوص نیّت از کرده خود پشیمان می شود و تصمیم به جبران گذشته می گیرد، مورد مهر و رحمت خود قرار می دهد.قرآن در جواب می فرماید: وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین؛ قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها، آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان(۳). قطعا نارسایی هایی در زندگی همه وجود دارد، این نارسایی ها علت های مختلفی دارند؛ بعضی وقت ها برای این است که ما راه را اشتباه می رویم! توکّل و تکیه کردن به خدا و دعا کردن اصل قضیه و مقدم بر هر چیزی است، اما برای رسیدن به موفقیت باید تلاش کرد باید دل قوی داشت به تکیه گاه محکمی چون خدا که هیچ چیز در این عالم نیست که یارای تقابل با او را داشته باشد.

اعتماد به خدا

تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه ای افتاد. او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد. اگر چه روزها افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذراند کسی نمی آمد. سر انجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از عوامل زیان بار محافظت کند و دارایی های اندکش را در آن نگه دارد.اما روزی که برای جست وجوی غذا بیرون رفته بود هنگام برگشتن دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به سوی آسمان می رود. متاَسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.از شدت خشم و اندوه در جا خشکش زد.فریاد زد: خدایا تو چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟صبح روز بعد با بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد.

مرد خسته از نجات دهندگانش پرسید: شما ها از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟آنها جواب دادند: ما متوجه علائمی که با دود می دادی شدیم. وقتی اوضاع خراب می شود ناامید شدن آسان است. ولی ما نباید دلمان را ببازیم چون حتی در میان درد و رنج دست خدا در کار زندگی مان است. پس به یاد داشته باش: دفعه دیگر اگر کلبه ات سوخت و خاکستر شد ممکن است دود های برخاسته از آن علائمی باشد که عظمت و بزرگی خدا را به کمک می خواند.غرض اینکه به کار خود بیندیشیم که کجای کار ایراد دارد، اگرمشکلی در کار وجود دارد با توکل به خدا بر طرف کنیم و مقیاس کار را قرآن و فرمایشات اهل بیت «علیهم السلام» قرار دهیم که کارگشاست.