خوشا به نيمه شبى با خدا صفا كردن زبان حال گشودن زدل دعا كردن تمام لذّت عالم نمى رسد قدرش به يك دقيقه مناجات، با خدا كردن به صد هزار قبولى عمره مى ارزد به دهر يك گره از كار خلق وا كردن به ادّعا نتوان برد بهره اى فردا
يک عمر به خدا دروغ گفتم و خدا هيچ گاه به خاطر دروغ هايم مرا تنبيه نکرد. مي توانست، اما رسوايم نساخت و مرا مورد قضاوت قرار نداد. هر آن چه گفتم باور کرد و هر بهانه اي آوردم پذيرفت. هر چه خواستم عطا کرد و هرگاه خواندمش حاضر شد. اما من هرگز حرف خدا […]
هر كجا بوى خـــــــــــــــــــــدا مى آيد خلق بين بى سر و پا مى آيد زانك جان ها همه تشنه ست به وى تشنه را بانگ ســــقا مى آيد […]
چگونه بخوانمت؟ چگونه یادت كنم؟ كه شرمسارم از اینكه چون تو خدایی و چون ما بندگانی چون تو مهربان وبنده نواز وبخشنده و چون بندگانی بی رحم و متجاوز خدایا ! شرمسارم كه بندگانت به نام تو سر از تن جدا میكنند. خدایا ! خجلم كه بندگان تو به نام تو آزار و شكنجه […]
ملكا ذكر تو گویم كه تو پاكی و خدایی نروم جز به همان ره كه توام راهنمائی همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم كه به توحید سزائی تو زن و جفت نداری، تو خور و خفت نداری احد بیزن و جفتی، ملك كامروایی
ای به ازل بوده و نابوده ما وی به ابد زنده و فرسوده ما دور جنیبت کش فرمان تست سفت فلک غاشیه گردان تست حلقه زن خانه به دوش توایم چون در تو حلقه به گوش توایم داغ تو داریم و سگ داغدار مینپذیرند شهان در شکار هم تو پذیری که زباغ توایم قمری طوق […]