دور زمانی است که انسان مدرن به قداست زدایی از طبیعت و اجزای آن دست یازیده است. تخریب محیط زیست از دوره رنسانس و با انقلاب صنعتی آغاز شد. در آن دوران، طبیعت که پیشتر جاندار و ذی شعور تصور می شد، از مقام قدسی خود تنزل پیدا کرد و تا حد ماشینی و ابزار بودن پایین آمد. (نصر، ۱۳۸۹) روزگاری بود که انسان ها در طبیعت و با طبیعت زندگی می کردند و درواقع طبیعت جزئی از زندگی آنها محسوب می شد. در آن زمان بود که کتب مقدس، روحی قدسی و معنوی برای طبیعت قائل بودند. طبق این متون، کل طبیعت نه تنها زنده که سرشار از قداست و معنویت بود.

در دین زرتشتی این باور وجود دارد که ماه فرشته یا ایزدی دارد که موکل آن محسوب می شود. این باور باعث شده این ستاره از قداست خاصی برخوردار شود. از این رو در کتاب های دینی زرتشتی مانند بندهش و خرده اوستا، بخش هایی به نیایش قمر زمین اختصاص یافته است. علت اهمیت ماه در بندهش به این خاطر است که براساس اعتقادی که در دین زرتشتی وجود دارد، ایزد یا فرشته موکل بر ماه باعث ازدیاد گوسفندان می شود. براساس این اعتقاد ماه ایزد موکل بر آب ها نیز بوده است. (مزداپور، کتایون، انتشارات اساطیربا همکاری مرکز گفت وگوی تمدن ها، ۱۳۸۳)

این امر نشان می دهد مردم آن دوران به ارتباط ماه با افزایش سطح آب دریاها و چشمه ها پی برده بودند و از این رو بارش باران را نیز نتیجه کارکرد ماه می دانستند. همچنین در خرده اوستا، در بخش ماه نیایش به ارتباط بین گاو که نزد زرتشتیان حیوانی سودمند بوده با ماه اشاره شده است. (ابوالقاسمی، محسن، انتشارات سمت، ۱۳۸۶) احتمالا این ارتباط به خاطر تشابه بین لکه های تیره بدن گاو با بخش های تیره سطح ماه بوده است. (لکه هایی که سهروردی آن را در آواز پر جبرئیل کلفی به روی ماه خوانده است) چراکه در ماه نیایش چنین آمده است: «ماه گاو چهر… را می ستاییم».

در ایران باستان، مردم نزد ایزد ماه بیش از هر ایزد دیگری نیاز می برده اند. آنها برای برآورده شدن حاجات خود برای فرشته ماه تخم مرغ نذر می کردند. این نذر به این علت بود که فرشته ماه حافظ رمه های گاو و گوسفند آنان بود و پرواضح است این حیوانات برای آن مردمان از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار بوده است. از این رو قربانی کردن رمه ها برای ایزد ماه، امری ناپسند به شمار می رفت و فقط تخم مرغ نذر او می شد. (مزداپور، کتایون، انتشارات اساطیربا همکاری مرکز گفت وگوی تمدن ها، ۱۳۸۳) از طرفی این مردم بین گل نرگس و ماه رابطه ای قائل بودند و علت این پیوند و رابطه را تشابه از لحاظ شکل و رنگ این دو می دانسته اند. (همان) اما شاید پیوند بین ماه و گل نرگس به این خاطر بوده که آنها باور داشتند ماه در رشد گل نرگس و در کل در رشد همه گیاهان نقش داشته است. به این ترتیب ایزد ماه فرشته موکل بر آبی بود که از آسمان فرومی ریخت تا گیاهی که او آن را تحت حفاظت خود داشت، رشد کند و حیوانات سودمندی از قبیل گوسفند و گاو که آنها نیز تحت حمایت او بودند، از این گیاهان استفاده کنند. از این روست که ایزد ماه را ایزدی می دانند که همیشه در کار است تا تمام نیکی های عالم را به سمت و سوی آدمی هدایت کند. به همین دلیل است که در داستان فی حالة الطفولیة سهروردی آمده است که گاو دریایی شب هنگام از دریا بیرون می آید تا در زیر نور ماه چَرا کند. (نصر، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۸۰) چراکه نه تنها گاو تحت حمایت ایزد ماه است، بلکه حتی این ایزد ماه است که باعث رشد و نمو گیاهان می شود.

سهروردی از طریق ارتباط با زرتشتیان و مطالعه کتب آنها که بر اثر نهضت ترجمه دوره عباسیان از زبان پهلوی به عربی ترجمه شده بود، با اندیشه های آنان آشنا گردید، به حکمت نهفته در دین زرتشتیان علاقه مند گشت و آرای آنان را وارد کتب خود کرد. (موحد ـ محمدعلی، انتشارات فراروان ۱۳۷۴) بنابراین طبق نظر وی، فرشتگان نه تنها موکل بر ماه که موکل بر تمامی ثوابت هستند. (نصر، ۱۳۸۲) این چنین سهروردی همراه و همگام قدما گردید تا نقش روح قدسی را نه فقط در طبیعت این جهان، بلکه در عوالم دیگر گوشزد کند.

از این رو احترام به ماه نزد گذشتگان صرفا به منزله پرستش کره خاکی ای نبوده که برای نخستین بار نیل آرامسترانگ بر آن قدم گذاشت و جای پای او به منزله مهر آدمی مبنی بر شناخت ماه شد. احترام پیشینیان ما برای ماه و دیگر اجرام آسمانی فقط به خاطر قداستی بود که این مردمان برای آنها قائل بودند. این در حالی است که در بینش ادیان وحیانی و بخصوص در اسلام که کامل کننده تمام ادیان است، نشانه ای از پرستش یا نیایش ماه وجود ندارد؛ چراکه طبق معتقدات این ادیان، ماه و دیگر ستاره ها و سیاره ها صرفا آفریده خداوند واحدی هستند که خالق کل جهان آفرینش است.

در قسمت های مختلفی از قرآن، خداوند نه تنها به ماه بلکه به دیگر عناصر طبیعت قسم خورده است. این امر نشان می دهد همه آفریده های خداوند از ارزشی والا برخوردارند، زیرا امر قدسی خداوند در کل جهان سریان دارد.

به رغم آن که در چند صد سال گذشته شاهد بوده ایم، انسان به علت خودمحوری و بی توجهی نسبت به طبیعت آن را تخریب کرده است، ادیان ـ و بویژه اسلام ـ موضع مشخصی در حفظ محیط زیست داشته اند. آنها با قدسی انگاشتن جزء جزء طبیعت سعی در احیای آن داشته اند. از این روست که در گوشه و کنار دنیا، زمزمه های پیروان ادیان مختلف را می شنویم که قصد دوباره جان بخشیدن به امر قدسی طبیعت را دارند.

منابع:

۱ـ داغ گل سرخ و ۱۴ گفتار دیگر درباره اسطوره، کتایون مزداپور، انتشارات اساطیر با همکاری مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها، ۱۳۸۳.

۲ـ راهنمای زبان‌های باستانی ایران، محسن ابوالقاسمی، جلد اول، انتشارات سمت، ۱۳۸۶.

۳ـ مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح و تحشیه و مقدمه: سیدحسین نصر، جلد سوم، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۸۰.

۴ـ سه حکیم مسلمان، سیدحسین نصر، احمد آرام، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲.

۵ـ دین و نظام طبیعت، سیدحسین نصر، محمد حسن فغفوری، انتشارات حکمت، ۱۳۸۹.

۶ـ سرچشمه‌های حکمت اشراق، صمد موحد، انتشارات فراروان، ۱۳۷۴.

هما شهرام‌بخت