دختربی حجابی بودم..کلااعتقادی به حجاب نداشتم..به محرم ونامحرم.به حجاب …برام بی اهمیت بود… سفت وسختم پای خواستم بودم. اصلاعلاقه ای به چادرنداشتم.حس میکردم بی کلاس وبی پرستیژمیشم. کل تفریحاتمون تومهمونی و دورهمی و خریدواینجورچیزاخلاصه میشد.. کاری نداشتم آرایشم مناسبه یانه مشهد زیادقسمتم میشد میرفتم حرم..یه چادر الکی سرمیکردم وزیارت وبعد تومرکز خریدامیچرخیدم
حجاب همان چادری بود که پشت در خانه سوخت ولی از سر فاطمه (س) نیافتاد